چکیده: مطالعات نشان می دهد که تغییرات در مدت زمان متوسط خواب تاثیرات ناخوشایندی بر عملکردهای فیزیولوژی و شناختی افراد دارد. به عبارت دیگر ثبت و تحلیل سیگنال های بیولوژیکی یکی از مطمئن ترین روش ها برای مطالعه پاسخ های احساسی هستند که شرکت کننده به ندرت قادر است آن ها را به طور داوطلبانه جعل کند. تاثیرات خواب بر پارامترهای فیزیولوژیکی افراد در پاسخ به احساسات به اندازه کافی در نظر گرفته نشده است, این مطالعه تلاش کرده است یک سنجش جامع از روش های تحلیل سیگنال, جهت آزمودن اختلاف ها در پارامترهای خودمختار شامل الکتروکاردیوگرام و هدایت الکتریکی پوست فراهم کند. مواد و روش ها: سیگنا های خودمختار 47 دانشجو در هنگام تماشای تصاویر شاد و غمگین جمع آوری و تحلیل شد. برای این منظور, طیف وسیعی از ویژگی های خطی و غیرخطی از سیگنال ها استخراج گردید و تفاوت میان دو گروه با استفاده از آزمون ناپارامتری من ویتنی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: 22 نفر از شرکت کننده ها خواب طبیعی داشتند (میانگین سن 21.32±1.67 سال) در حالی که 25 نفر از افراد خواب ناکافی (میانگین سن 21.88±1.64 سال) داشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که پاسخ های فیزیولوژیکی به تحریکات احساسی به طول مدت خواب بستگی دارد. بالاترین درصد تفکیک به ویژگی های غیرخطی سیگنال GSR در پاسخ به تصاویر غمگین اختصاص دارد. از این میان شاخص های پوانکاره تفاوت معنی داری را میان دو گروه نشان داد. نتایج تحلیل خطی نیز بیانگر عملکرد بهتر سیگنال GSR در نشان دادن تفاوت میان پاسخ های احساسی دو گروه با مقدار متفاوت خواب بوده است. نتیجه گیری: یک ارتباط معنی داری میان میزان خواب و رفتار احساسی شرکت کننده ها وجود دارد. تحلیل پارامترهای خودمختار ما را قادر به بررسی این رابطه می سازد. اگرچه نتایج به نوع تحریک و روش شناسی مورد استفاده برای تحلیل داده ها بستگی دارد.